آقا ببخشید میشه ته ته انبارتون رو یک نگاه بندازید؟ توی انبارتون یک خودروی ((میلی)) ببخشید خوردوی ((ملی)) پیدا نمیشه؟ هر چی بود فرقی نداره! فرغون هم بود میخرم. چهار تا لازم دارم یکی خودم دوتا برای بچه هام و یکی هم برای خانمم. .....
مثل همیشه داخل بست نواب صفوی حرم امام رضا (ع) مشغول گشت زنی بابت پیدا کردن مسافر برای ویلچیر بودم که یک مرد مسن با ظاهری آراسته و سر و صورت سفید از من جهت انتقال به خروجی درخواست کرد.
نشست روی ویلچیر و شروع کرد به صحبت کردن و یکم از مشکلات خودش رو با چاشنی توهین به قشر طلبه، آخوند و روحانیت تند و تند گفت. قبل از صحبتهاش وقتی داشت با همراهی هاش خدا حافظی میکرد نا محسوس فهمیدم اهل شهرستان تُربت حیدریه است اما برام مهم نبود و تا اون لحظه به روی خودم نیاوردم.
حالا نوبت من شده بود که حرف بزنم ...
طی چند روز گذشته برخی از پیامها در فضای مجازی کمی تامل برانگیز بود و به نظر می رسید برخی بیکار نیستند و دست از سرمردم ایران بر نمیدارند و به بهانه های مختلف از احساسات ساده و لطیف برخی از مردم ایران سوء استفاده کرده و مردم رو ملعبه دست خودشون می دونند.
کمپین درخواست ملی (میلی) برای از بین رفتن شعار مرگ بر این و آن( آمریکا و اسرائیل) بدلیل اینکه سراسر ایران را مرگ فرا گرفته است یک پیام احساسی خالی از تفکر بود و جایگزینی کلمه زنده باد به عنوان تیر خلاص که حاوی چند فرا پیام ویژه این متنها بود که نکات قابل توجهی رو میشه در دلش پیدا کرد! اگه به راستی اتفاقات تلخ و ناگوار که در حوادث برای مردم مظلوم ایران اتفاق میافته نتایج همون مرگ گفتن های ماست پس باید به عدالت خدا هم شک کرد!
ولی چند نکته رو محض یادآوری در دو بخش مرور میکنیم:
...
طی روزهای گذشته از 7 دیماه تا 20 دیماه شاهد اعتراضات مردمی و تبدیل شدن آن به اغتشاش برای برخی از فرصت طلبان بودیم. تقریبا برای همه مسجّل شده بود که حساب معترضین به وضعیت بیکاری، گرانی، فساد، حقوقهای نجومی و اختلاسها از حساب اغتشاشگران و آشوبگران متفاوت است اما برخی از رجال اینگار دوست داشتند به نحوی مرموزانه یکی از طیفها و احزاب را به شق دوم اعتراضات یعنی آشوبگری نسبت دهند و برخی هم سعی کردند به نوعی تطهیر سازی را برای خود داشته باشند...
شاید باورش برای همه ما سخت باشد که در نزدیکی شهر ما و در روستاهای همین حوالی، فقر مادی و فرهنگی بیداد میکند. فقری از جنس غفلت ما و برخی از مسئولین که موجب ایجاد فاصله طبقاتی و آسیبهای اجتماعی فراوان برای مردمی همیشه در صحنه شده است. اما حقیقتا اردوهای جهادی فرزندان همین مرز و بوم مصداق کامل آتش به اختیار و معبری است به سوی همه خوبی های بی منت.
چند روز پیش با برخی از رفقا تصمیم گرفتیم به یکی از روستاهای توابع سرخس که از قبل شناسایی شده بود تحت عنوان اردوی جهادی سری بزنیم و ...
دوباره گاه شمار انتخابات شروع شد و با شمارش معکوس هر روز به انتخاب اصلح نزدیک و نزدیکتر می شویم. اما با فضای تبلیغاتی اخیر، واقعا انتخاب نماینده اصلح به آسانی انجام می شود؟ کارکرد واقعی احزاب در این زمان چیست؟
در این ایام کوتاه شاهد بد اخلاقی های سیاسی زیادی همراه با برچسبهای مختلف از طرف احزاب و جناحهای سیاسی بودیم. در همین چند روزه یک نفر بی کفایت می شود، یکی سارق اموال بیت المال، یکی رانت خوار، یکی دروغگو و دیگری خائن به ملت و هر از چند گاهی مستندی برای اثبات حرفها و این ادعاها رو میشود. ....
در زمان چند ثانیه ای زلزله همه دیدیم که اراده خدا فوق اراده بشر است و اراده ما کاملا در نجات جانمان ضعیف بوده و قابل مقابله با اراده الهی نیست و باید سر تسلیم در مقابل اراده او و قضای الهی فرود آوریم. تا جایی که با اندک شایعه احتمالات را قوی دانسته و فرار میکردیم.
اکثر ما وقتی متوجه شدیم زلزله آمد و هنوز زندهایم از خوشحالی میخواستیم بال درآوریم و به شکرانه خطری که از بیخ گوشمان گذشته بود دوست داشتیم به سمت بندگی بیشتر خدا متمایل شویم تا بعد از زلزله زندگی جدید الهی با رنگ خدایی رو تجربه کنیم. برای بعضی از ما انگار تولدی دوباره اتفاق افتاده بود چون دقیقاً موقع زمین لرزه یادمان افتاد که خیلی بدهی به خدا و دیگران داریم. خیلی کارهای ناتمام داشتیم که شاید وقت رفتن رسیده است. تا یک روز بعد زلزله در حالی که هنوز زمین در حال تکان دادن خود بود با هم، هم قسم میشدیم که دیگر گناه نکینم. خیلی ها برای هم مهربانی خرج میکردند، یک عده روزه گرفتیم، یک عده نمازها قضا خواندیم، یک عده قرآن میخواندیم، یک عده ذکر میگفتیم، برخی روایتها و احادیث را به هم تذکر میدادیم و ...
جالب بود! که موقع زلزله هیچکس به فکر قیافه و تیپ ظاهریش نبود.
جالب بود! موقع زلزله کسی به فکر تلافی و تسویه حساب شخصی خطاهای دیگران نبود.
جالب بود! موقع زلزله همه به دنبال ارتباط بهتر با خدا و راز و نیاز بیشتر بودیم.
جالب بود! موقع زلزله کسی به فکر بازی دادن مردم بوسیله احزاب و جناحهای سیاسی نبود.
جالب بود! موقع زلزله کسی به فکر دعوا، اختلافات سیاسی و مذهبی و تهمت زدن به دیگری نبود.
خیلی ها خواب بودیم و سریع از خواب پریدیم و خیلی ها تکان خوردیم تا گام های بهتری را در زندگی برداریم و گره از کار مردم باز کنیم. بله زمین تکان خورد تا ما محکمتر تکان بخوریم، خیلی از ما ثابت قدم باشیم و حق گو باشیم. اما فعلا که خطر از بیخ گوشمان گذشته بعضی کلاً فراموش کردیم کمتر تهمت بزنیم و دروغ گویی کنیم. کمتر تخریب کنیم و بیشتر به هم احترام بگذاریم.
چه زود همه چیز یادمان رفت! زندگی برای برخی از ما به روال سابق برگشت. مثل اینکه برخی عادتهای غلط در وجودمان نهادینه شدند چون احساس میکنیم خطر از سرمان گذشته است.
فکری دگر باید کرد.
✍ به بهانه حذف شعار مرگ بر آمریکا:
سلام دوستان، چند وقتی است برخی از زمزمه ها در خصوص حذف شعار مرگ بر آمریکا به بهانه اشتباه بودن "دعای مرگ برای دیگر ملتها" و دقیقا چند روز قبل از راهپیمایی 22 بهمن بر سر زبانها و در فضای مجازی منتشر می شود که لازم است در این خصوص برخی از دلایل و روشنگری ها انجام شود....
در ایام سالروز حماسه 9 دی عزیزی در خصوص مباحث فتنه 88 صحبت میکرد که در میان صحبتها به نکته جالب و مثال عجیبی اشاره کرد که برای خودم جالب بود.
گفت: اگر قرار باشه شما 100 گرم کیک درست کنید و تمام مواد اولیه آن از مواد درجه یک باشه ولی فقط 3 درصد این مواد یا ناخالص ( غیر بهداشتی) و یا مسموم باشه چه اتفاقی خواهد افتاد و محصول نهایی شما چیست؟
...
گاهی یک اشتباه و سهل النگاری از سوی قضات محترم دادگستری ممکن است سلامت دستگاه قضا را در ذهن شما مخدوش کند و حس بی اعتمادی مردم را به این دستگاه افزایش دهد. حسی که به زحمت فراوان و تلاش مسئولین طی سالهای سال بدست آمده و به همین راحتی از بین می رود.
یکی از مصادیق آن چند وقت پیش برای خودم اتفاق افتاد که به نوع خود بی نظیر و ابهام بر انگیز بود. داستان از آنجا آغاز شد که ...
بدا به حال ما اگر در طرفداری از جناح و یا تشکیلاتی حرف رهبرمان را نادیده بگیریم!
بدا به حال ما اگر در انتخاب اصلح نصایح رهبرمان را نشنویم و کوتاهی کنیم!
بدا به حال ما اگر فکر کنیم جهت گیری های رهبری به نفع گروهی خاص رقم می خورد!
بدا به حال ما اگر احساس کنیم تاریخ تکرار نمی شود و طلحه و زبیرها وجود ندارند!
بدا به حال ما اگر سوابق انقلابی، مذهبی مانع از دیدن وضع فعلی و حال افراد برای ما شود!
بدا به حال ما اگر همه را از عینک جناح بندی های سیاسی ببینیم!
بدا به حال ما اگر "سلمٌ لمن سالمکم" میگوییم و شهدای مدافع حرم اهل بیت را به تمسخر بگیریم!
بدا به حال ما اگر فرمایشات رهبری را تفسیر به رأی کنیم و خود رأی عمل کنیم!
و بدا به حال ما اگر رهبرمان در میان ما تنها باشد و حرف از رفتن بزند!
من تعجب نمیکنم از دوستان مسجدی خودم!
کسانی که به راحتی مردم رو سال 88 با بیانیه های مختلف کف خیابون دعوت میکنن و یک عده آدم بیگناه رو به کشتن میدن و به امثال من تهمت دزدی میزنن رو چطوری میشه که به قهرمان تبدیلش میکنن؟ این قدرت رسانه ای و بوق های انگلیسی است.
چرا بعد از کشتن این همه آدم و عدم اعلام برائت، مجازات نشدند و فقط حصر خانگی شد؟ بازهم قدرت رسانه ای و بوق های انگلیسی است.
چرا بعد از جهت دهی مقام معظم رهبری برای انتخاب اصلح بازهم برخی از ما توی انتخابها تشکیک داریم؟ بازهم قدرت رسانه ای و بوق های انگلیسی است.
چرا این آدمها وقتی یک عده حامی براندازی نظام و ضد ولایت فقیه پیدا کردند، اعلام برائت نکردند، بازم کم کاری ما و قدرت رسانه ای و بوق های انگلیسی بود.
چرا طلحه و زبیر زمانه ما از تاریخ درس عبرت نگرفتند و به دنبال اهداف خاصی راه افتادند که به نتیجه هم نرسیدند، بازم کار قدرت رسانه ای و بوق های انگلیسی بود.
و چرا رفقای ما هم حامی این راه اندازان جنگ جمل و براندازی نظام شدند؟ شاید کم کاری خودمان بوده و بازهم قدرت رسانه ای و بوق های انگلیسی بود.
و چرا رفقای مسجدی به بهانه حمایت از اصلاح طلبی و رد اصولگرایی و نقد دولت نهم و دهم با این حامیان براندازی نظام و رهبری همراه شدند؟ بازهم کوتاهی بنده و امثال مثل بنده بوده و قدرت رسانه ای و بوقهای انگلیسی.
سلام
شاید تا به حال شنیده اید که در برخی از همایشها مانند همایش نقش بازاریابی اینترنتی در اقتصاد شهر هوشمند ( در شهر مشهد)اسپانسرهای مختلف شرکت کرده تا برند خود را تبلیغ کنند و برخی از این شرکتها مانند کیش ایر نیز پا را فراتر گذاشته و آماده اهداء جوایز به شرکت کنندگان می شوند. مقرر بود به سه نفر از حضار به قید قرعه بلیط رفت و برگشت رایگان به هر نقطه از ایران اهداء شود که یکی از این سه نفر بنده بودم.
طبق تماس تلفنی می بایست مکان و تاریخ سفر توسط بنده مشخص می شد تا بلیط رایگان صادر شود و این تازه اول ماجرا شد برای مسافرت بنده به کیش. چون:
1- بلیط غیر قابل واگذاری به غیربود و تنها استفاده کننده این بلیطِ شانس، خودم بودم.
2- مجردی می بایست استفاده می شد و خانواده نیز شامل آن نمی شد.
3- در تاریخ های پیاپی اعلام شده از طرف بنده کل پرواز مشهد به کیش چارتر شده و هیچ گونه فروشی دفتر مشهد نداشت.
4- می بایست برای خانم و فرزندم بلیط جداگانه خریداری می کردم.
5- هماهنگی مکان- تور و بازدید و ... می بایست جداگانه انجام و هزینه می شد که اصلا صرفه اقتصادی نداشت.
خلاصه بعد از کلی پیگیری از دفتر تهران موفق شدم و بلیط را در یکی از تاریخهای اعلام شده صادر شد و با هزینه شخصی بلیط برای خانم و تک فرزندم تهیه کردم. با کلی دلهره و اضطراب به آژانسهای مسافرتی رفته تا هتل و اسکان را هماهنگ کنم در نهایت این امر هم با هزینه شخصی انجام شد. با دلی شاد آماده سفر شدیم و در روز سفر با اینکه ساعت حرکت پرواز بر روی بلیط مشخص بود (ساعت 18)به صورت اتفاقی با سامانه 199 تماس گرفته و شماره پرواز را اعلام کردم که متاسفانه اتفاق تازه ای را متوجه شدم.
ساعت دقیق پرواز 18 نبود بلکه 16 بود وحتی اگر شما با دو ساعت تعجیل هم به فرودگاه عازم میشدید باز هم به پرواز نمی رسیدید. با خودم فکر کردم شاید کاربر سیستم اشتباه کرده و متوجه نشده اما ظاهرا سوابق و تجربه کاری ایشان در دفتر مشهد این اجازه رو نمی داد که ساعت پرواز هواپیمای شرکت خود را اشتباه کند.
حال شما قضاوت بفرمایید این هدیه قابل استفاده خواهد بود یا نه؟ تکلیف هزینه های انجام شده بنده چه خواهد شد؟
گاهي وقتها هنگام خدمت در بارگاه منور امام هشتم برخي از زائران و مجاوران از بنده مي پرسند كه چگونه ميشه خادم حضرت شد؟
و من هم با توجه به خيل عظيم افرادي كه در نوبت هستند تا اين توفيق نصيبشان شود و شاید تا کنون چند بار جواب منفی شنیدنَ ميگم: هر جا داخل اين صحن و سرا كمكي از دست شما بر مياد مثل جمع كردن فرش يا حتي زباله دريغ نكنيد كه حتما در ثواب خدمت در اين بارگاه شريك خواهيد شد.
اعتقاد شخصي خودم همينه و چند شب پيش در سخنراني حجةالاسلام ماندگاري مطلبي رو شنيدم كه احساس كردم به نوعي به اين موضوع ارتباط داره.
نقل قولي شد از مرحوم حجةالاسلام مهندسي كه : فرض بگيريد ديوارهاي حرم امام رضا (ع) برداشته بشه ، چه اتفاقي رخ خواهد داد؟ حريم حرم امام خيلي وسيع خواهد شد تا جايي كه در دور دستها مانند تبريز هم مي توانند خود را همجوار امام رضا (ع) بدانند حالا در نظر بگيريد سه كار خير مردمي داخل حرم را كه همه از هم سبقت ميگيرند مانند: 1- سبقت در واجبات مثل نماز 2- عدم اقدام در معصيت الهي و نهي از منكريكديگر 3- خدمت به زائران حرم امام – در اين حريم وسيع نهادينه بشود ببينيد كه چه اتفاق خوشايندي خواهد افتاد.
يعني با اين فرضيه ميشه تمام مردم ايران رو در هر شهر و ديارخادم معنوي حريم حرم محسوب كرد و يا اگر در هر مكان مجلس ذكر مصائب اهل بيت برگذار شد به مدعوين و ميهمانان جلسه اگه خدمتي بشه اين خدمت هم جزء همان خدمات معنوي به حساب خواهد آمد.
و اما نكته مهمتر اينكه اين خدمات و امور خير مانند دو ماه عزاداري محرم و صفر را حتما پس از اتمام به ساحت مقدس اين امام رئوف هديه كنيد تا ماندگار بماند.چرا كه گاهي اعمال و رفتار ناشايست ما موجب از بين رفتن اين توشه خواهد شد و ممكن است كه دوباره به سمت شيطان متمايل مي شويم. پس بهتر است تا قبل از هدر شدن اين سرمايه عظيم آن را نزد صاحبان كرم به امانت بسپاريم و مطمئن باشيم كه صاحبان كرم بهتر از آن را براي ما بر ميگردانند.
حالا با تفاسير ذكر شده شما اگر خادم اين حريم شديد، ازبه امانت سپردن ثواب خدمت فراموش نكنيد.
گاهي اوقات عدم تفاهم ها در زندگي زناشويي ناشي از برخي اخلافات است كه ريشه در تفاوتهاي شخصيتي و جنسيتي زوجين دارد. يك مرد به دليل مرد بودن و حس قدرت طلبي و نياز به احترام، خود را صاحب نظرو شايسته دانستن همه امور مي داند و به نوعي در برخي از حالتها رئيس يا قانونگذار يك جامعه كوچك مثل خانواده خود را مي شناسد و در قبال آن خانم خانواده را مجري محض يا قوه مجريه تصميمات خود مي داند. از طرفي خانم خانواده ...
خريد مقدار زياد آذوقه و پوشاك – پنهان شدن دسته جمعي در پستوي خانه ها- نخوابيدن تا صبح –طلبيدن حلاليت در روزهاي قبل از رسوايي دروغ بزرگ– خريد ابزار روشنايي اضطراري – خريد تجهيزات گرم كننده مختلف- حسرت در بدست نياوردن آرزوهاي بزرگ دنيايي و مادي - پنهان شدن در زير سقف هاي بتني – دامن زدن به شايعه با حرفهاي بي پايه و اساس، همه و همه جزء مواردي بود كه در جامعه اسلامي ما بواسطه اين دروغ بزرگ رخ داد.
چقدر بايد به ساده لوحي خودمان بابت اين چرنديات بي پايه و اساس خنديد. مگر خبر از غيب را در بين ما مسلمانان چه كساني ميدهند؟ يا مگر در آيات و روايات ما آنقدر بابت دوره آخر الزمان مطالب وجود ندارد كه با اين وضعيت اسفناك ملعبه دست يك عده غير مسلمان شويم؟ مگر از مبحث حلاليت به همين سادگي مي توان گذشت؟ پس موضوع منجي عالم بشريت به كجا مي رسد؟ پس ناله ها و فريادهاي يابن الحسن كجايي چه مي شود؟ پس دين ما، مسلماني ما، تشيع ما كجاست؟
يادمان باشد تاريخ تكرار شدني است و هر از چند گاهي ايمان ما در حوادث زمانه محك مي خورد و مثل هميشه عبرتها زياد اما عبرت گيرندگان كم هستند. اگر به اهل كوفه اي خنديديم كه در حق امام زمانشان جفا كردند و اينكه چگونه فريب حربه ونيرنگ يزيديان را خوردند و جزء غافلان ابدي قرار گرفتند پس در اين دوره و زمانه هم يزيدياني وجود دارند كه رنگ و لعاب دين را عوض كنند و با حربه هاي جديد به ميدان كارزار بيايند و دين و ايمان ما را نشانه گرفته باشند.
يادمان باشد كه حسين (ع) در ميان لشكري گرفتار شده بود كه خود را مسلمان ناميده و به نيت قرب الهي وارد كارزار شده بودند و يا حتي برخي از آنان دعوت نامه براي امام زمان خود را با خون خود امضاء كرده بودند (شايد مانند همان ذكر يابن الحسن كجايي خودم باشد). پس چه شد كه آنها به همين راحتي در مقابل امام زمان خود قرار گرفتند و همه چيز را فراموش كردند؟ يعني عاشورا هم سنگ محكي بود براي مسلمانهاي زمانه خود و حالا هم ايمان ما، ولايت و امامت ما در اين دوره و زمانه چه خوب محك مي خورد.
آيا ما هم در اين محك حسيني بوديم؟ و حسيني خواهيم ماند؟
اين روزها شاهد و ناظر برخي از گراني ها ي نا متعارفي هستيم كه تاثير نا مناسيب بر وضع معيشتي برخي از اقشار جامعه گذاشته و هركسي به نوعي خود را از اين موضوع مبري از خطا مي داند و عموما فرا فكني ها گاهي به حد اعلي خود مي رسد تا جايي كه دامن برخي مسئولين را هم ميگيرد كه اين مجال فرصتي براي تحليل آن نيست. اما يكي از موضوعاتي كه كمتر به آن توجه مي شود چگونگي مصرف كالا و نحوه انتخاب آن توسط عموم جامعه مي باشد يعني اشاره به همان ....
چند وقت پیش با یکی از سرپرستان و مسئولان سیستم خرید و توزیع کارخانه خوشگوار صحبتی داشتم که میگفت امسال وارد کردن کنسانتره كوكا كولا را با توجه به نامگذاری سال با مشکل و به سختي انجام میدهیم ولی این کار هنوز در حال انجام شدن است. این موضوع دارای چند کد می باشد که دوستان فنی بهتر درک میکنند كه وارد كردن اين توليد غير ايراني از مرزهاي شرقي چگونه است. اما ناراحت کننده تر از همه این است که شرکت خوشگوار با نام خود تولید نداشته و استفاده از برند کوکاکولا را چندین سال است همراه دارد همان برندی که به گفته بعضی از دوستان مارک(( لامحمد لامکه)) است.یعنی همان برندی که در کلیه کشورهای دنیا تبلیغ شده و جزء برترین برندها (با ارزش ریالی فوق العاده) است مانند برند پپسي.حالا بخش دردناک تر این قصه جایی است که با توجه به مضرات استفاده از نوشابه و ممنوع بودن استفاده آن در ادارات اين نوشابه و ساير نوشابه ها مانند پپسي با همان برند بين المللي و مشخصات گفته شده به عنوان یک مکمل غذا سر میز مدیران اين مملكت مشاهده میکنید.
حالا چرا بجاي نوشابه از دوغ استفاده نمي شود بماند و يا از برخي برندهاي داخلي حمايت نميشود هم جاي خود، شما چگونه می توانید این موضوع را در سال تولید ملی و حمايت از کار و سرمایه ایرانی هضم کنید ، من که نتوانستم و جالب است بدانید همین مدیرانی که اهمیت پرداختن به شکم را فراموش نمي كنند دغدغه جالبی دارند و آن هم توجه و اقدام همه جانبه در راستای فرمایشات مقام معظم رهبری است یعنی رنگ و لعاب اين نوشابه را به عنوان نوشابه داخلی به خودشان قبولانده و معتقدند باید از تولید نوشابه داخلی دفاع همه جانبه کرد!!!
بچه بودم كه ميگن امام رضا(ع) شفام داده وهميشه والدينم به من يادآور ميشدن كه دوساله بودي كه دارالشفاء امام بستري شدي وشفا گرفتي.توي كل زندگي هم هر موقع احساس نياز ميكردم دست رد به سينه ام نزده است.آخه از امام جواد(ع) پرسيده بودن كه نام پدر شما كه علي بن موسي است پس چرا ايشان را رضا صدا ميزنند؟ حضرت پاسخ ميدهند:چون هيچ كس از در خونه ي پدرم ناراضي برنميگرده.اين جمله چندبار در زندگي به من ثابت شده كه يكي از اونها همين خادم شدن حرم آقاست...
|
نگاه امیرالمؤمنین علیه السلام به حکومت، نگاهی الهی است; نگاهی که با نگاه دنیا مدارانه و قدرت محورانه به حکومت تفاوت اساسی دارد . امام علی علیه السلام جهان را آفریده حضرت حق و خدا را مالک مطلق هستی می داند; خداوندی که خلق را به حال خود رها نساخته است، بلکه زمینه هدایت و راهیابی اش را به کمال حقیقی از طریق بعثت پیامبران فراهم نموده است و این دایت به سوی حقیقت تحقق نمی یابد، مگر اینکه لوازم تحقق این هدف در محیط زندگی و جامعه وجود داشته باشد . |
از نگاه حضرت علی علیه السلام ساختار حکومت نه صرفا به دلیل نقش آن در مدیریت امور اقتصادی و اجتماعی و تامین امنیت و آبادانی و رفاه مردم، بلکه مهم تر از آن به دلیل نقش حکومت در شکل گیری رفتار و اخلاق جامعه و سرشت و سرنوشت معنوی مردم، جایگاه برجسته و مهمی پیدا می کند; چنان که حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «الناس بامرائهم اشبه منهم بابائهم; (1) مردم به زمامدارانشان بیش از پدرانشان شباهت دارند .»
معلمی از دانش آموزان خواست فایده گاو بودن را بنویسند و این انشاء آن دانش آموز است:
با سلام خدمت معلم عزیزم و عرض تشکر از زحمات بی دریغ اولیاء و مربیان مدرسه که در تربیت ما بسیار زحمت میکشند و اگر آنها نبودند معلوم نبود ما الان کجا بودیم.اکنون قلم به دست میگیرم و انشای خود را آغاز می کنم.البته واضح و مبرهن است که اگر به اطراف خود بنگریم در می یابیم که گاو بودن فواید زیادی دارد.من مقداری در این مورد فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که مهمترین فایده ی گاو بودن این است که آدم دیگر آدم نیست. بلکه گاو است.هرچند که نتیجه گیری باید در آخر انشاء باشد.بیایید یک لحظه فکر کنیم که ما گاویم. ببینیم چقدر گاو بودن فایده دارد.مثلا در مورد همین ازدواج ....
دوستی با یک زن بازیگر معروف که فوقالعاده زیبا بود ازدواج کرد.
اما درست زمانی که همه به خوشبختی این زن و شوهر غبطه میخوردند، آنها از هم جدا شدند.
طولی نکشید که دوستم دوباره ازدواج کرد. همسر دومش یک دختر عادی با چهرهای بسیار معمولی بود.
اما به نظر میرسید که دوستم بیشتر و عمیقتر از گذشته عاشق همسرش است.
عدهای آدم کنجکاو!! از او میپرسند:...
فکر نمیکنی همسر قبلیات خوشگلتر بود؟
نقل قول ایمیلی:
این اتفاق برای ما رخ داد و راننده خط بی توجه به صف مسافران که منتظر ماشین بودند کنار خیابون داد میزد : " دربـــــــــــــــــست " . نگاه معنی دار و اعتراض های گاه و بی گاه مسافران هم راننده رو کلافه کرده بود و هم ما رو، به خاطر همین من و یک خانم و دو آقای دیگه با همدیگه ماشین رو با کرایه 6000 تومن دربست گرفتیم که برای هر مسافر نفری 1500 تومن میافتاد درحالی که کرایه خط فقط 550 تومن بود. به هر ترتیب سوار تاکسی شدیم و راننده شروع کرد از مشکلات ماشین و گیر نیومدن لاستیک و بنزین آزاد زدن صحبت کردن و به اصطلاح جلسه شروع شد.
با سلام- این وبلاگ با توجه به موضوعات فعلی جامعه ، جوان و عموم مردم در حد بضاعت اینجانب تهیه و مطالب در آن درج میگردد.امید است ضمن رضای حق تعالی مورد پسند شما واقع شود.